۵ ویژگی زنان نابالغ که باید بشناسید!
زنان نابالغ و زنان بالغ ویژگی های متفاوتی دارند. و حتی از نظر شخصیتی نیز باهم متفاوت اند.زنان نابالغ درک درستی از موقعیت ندارند. بهتراست ویژگی این افراد را بشناسیم.
در ادامه به بررسی ویژگی زنان نابالغ خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید:
1_توانایی بیان خواسته هایش را ندارند
یکی از دلایلی که زنان نابالغ در مشاجرات به مشکلات بزرگی دچار میشوند آن است که بازی گفتوگو نیاز به قدری سعی و تلاش دارد. وقتی از چیزی غمگین میشوند مستقیم دربارهاش حرف نمیزنند. درعوض، میگذارند طرف مقابل گیجتر شود و خودشان صبر میکنند ببینند طرف خودش متوجه نیازهای آنها میشود یا نه.
وقتی تأیید و توجه دیگری را میخواهند، برایشان سخت است که این را مستقیم بیان کنند، بنابراین به هزار طریق با اشاره سعی در بیان این مطلب میکنند که معمولا هم راه به جایی نمیبرند.
2_او از پذیرش مسئولیتهای خودش سرباز میزند
یکی دیگر از ویژگیهای زنان نابالغ ترس از مسئولیتپذیری است. هر اتفاقی که بیفتد، آنها همیشه کمترین مسئولیت ممکن را میپذیرند. گویی بقیه باید مسئولیت همه امور را بپذیرند تا ایشان با خیالی فارغ از همه چیز به خوشگذرانیها و آسایششان برسند.مشکلی که با این نوع طرز فکر وجود دارد آن است که مهم نیست چه تعداد آدم هیجانانگیز و جالب اطرافشان باشد، آنها هرگز نمیدانند این روابط تا کی دوام و اعتبار دارند.
3_توانایی کنترل احساساتش را ندارد
نکته کلیدی بلوغ عاطفی و احساسی خود-تنظیمی است. منظور چیست؟ یعنی در ترافیک شلوغ آنقدر عصبانی نمیشوید که صدایتان را روی سرتان بیندازید و به عالم و آدم پرخاشگری کنید. یعنی وقتی در بحث با همسر یا شریک عاطفیتان غمگین میشوید، با کلمات آزاردهنده سر او داد نمیزنید. یعنی این شما هستید که سوار احساساتتان هستید، نه برعکس. خود-تنظیمی عاطفی یکی از 5عنصری است که هوش هیجانی را شکل میدهد.
4_روی نقاط ضعف و مسائل حلنشدهاش معطوف است
یکی از بزرگترین علامتهای نابالغی عاطفی در زنان، این نیست که مشکلات خاصی دارد، بلکه این است که روی حل این مشکلات کار نمیکند. ممکن است به دلیل تجربههای تلخ گذشته حامل دردهایی باشد، ممکن است به دلیل ناتوانی یا ضعف در خود-تنظیمی احساساتش، به راحتی از کوره در میرود یا ممکن است که مثل چسب به روابط عاشقانه میچسبد. هر مشکلی که دارد، به جای آنکه فعالانه بکوشد مسائلش را حل کند و تبدیل به انسان بهتری شود، مدام همان الگوهای گذشته را تکرار میکند.
5_همیشه میخواهد حرف او درست باشد
او تأکید میکند که بین سازشپذیری سالم و خیانت کردن به نیازها و حس هویتمان تفاوت وجود دارد. سازشپذیری زیادازحد یکی از آسیبهای روانی است. سازشپذیری افراطی زمانی رخ میدهد که ما به شکل افراطی خودمان را برای برآورده کرده نیاز دیگری قربانی میکنیم.