9 نشانه که طرف مقابل تان نقش قربانی بازی می کند!
همه ما با افرادی روبرو شده ایم که به نظر می رسد همیشه درگیر درام هستند و یکی پس از دیگری با بحران روبرو می شوند. ممکن است بدشانسی باشد؟ یا ممکن است چیزی حساب شده تر باشد؟ این تفاوت به طرز فکر افراد ربط دارد. ایفای نقش قربانی تماماً سرزنش کردن، امتناع از مسئولیت پذیری و دستکاری دیگران از طریق احساس گناه است. برخورد با کسی که دائماً نقش قربانی را بازی می کند، می تواند چالش برانگیز باشد، که باعث می شود خسته کننده باشد.
در این مقاله، 10 علامت اصلی که نشان می دهد با یک قربانی مزمن سر و کار دارید را با شما به اشتراک می گذاریم. با ما باشید:
1-هرگز مسئولیت را بر عهده نمی گیرند
به نظر می رسد برخی افراد مهارت عجیبی در اجتناب از مسئولیت دارند.انگار به این مفهوم حساسیت دارند. هنگام برخورد با کسی که همیشه نقش قربانی را بازی می کند، متوجه خواهید شد که این یک ویژگی کلیدی است. مشکلات آنها هرگز تقصیر آنها نیست. همیشه شخص دیگری یا چیز دیگری مقصر است. این می تواند به ویژه ناامید کننده باشد وقتی واضح است که اقدامات آنها مستقیماً به وضعیت مخمصه فعلی آنها منجر شده است. اما افراد قربانی به جای اعتراف به اشتباه خود و برداشتن گام هایی برای تغییر، روایت را تغییر می دهند تا خود را به عنوان یک حزب بی گناه نشان دهند.
2- آن ها همیشه ضعیف هستند
این یکی از نشانههای واضح کسی است که نقش قربانی را بازی میکند، آن ها دائماً خود را بهعنوان فرد ضعیف، فردی که مورد توجه قرار میگیرند یا بهطور ناعادلانه رفتار میکنند، قرار میدهند. آنها سعی میکنند با نشان دادن اینکه همیشه در حال نبردی سخت هستند، همدردی و حمایت را به دست آورند. بنابراین اگر متوجه شدید که شخصی مرتباً خود را در موقعیتهایی که به وضوح اینطور نیست، خود را به عنوان یک فرد ضعیف قاب میکند مراقب باشید، ممکن است با یک قربانی مزمن سر و کار داشته باشید.
3- از نمایشنامه تغذیه می کنند
آیا می دانستید که برخی افراد در واقع رفتارهای «اعتیادآور» نسبت به نمایش از خود نشان می دهند؟ این به طور رسمی به عنوان یک اعتیاد شناخته نشده است، اما الگوهای آن به طور قابل توجهی مشابه هستند. افرادی که همیشه نقش قربانی را بازی می کنند اغلب به نظر می رسد که در درگیری و هرج و مرج رشد می کنند. جایی که درام وجود دارد، آنها آنجا هستند، درست در ضخامت آن. این نیاز دائمی به نمایش را می توان تلاشی برای جلب توجه یا همدردی دانست. اگر متوجه شدید که شخصی دائماً درگیر بحرانهایی پس از دیگری است، ممکن است نه تنها بدشانسی باشد، بلکه نشانهای از گیرکردن او در حالت قربانی است.
4- مشکلات خود را بزرگنمایی می کنند
یکی دیگر از ویژگی های رایج کسانی که به طور معمول قربانی بازی می کنند، ساختن کوه از کاه است. یک اختلاف نظر ساده تبدیل به یک حمله شخصی می شود. یک شکست جزئی به یک مانع غیرقابل عبور تبدیل می شود. روایت آنها همیشه به نظر می رسد که درام را افزایش می دهد و مخاطرات را افزایش می دهد. این تمایل به بزرگنمایی مشکلات اغلب دو هدف را دنبال میکند. اول اینکه توجه و همدردی بیشتری را به خود جلب می کند. دوم، راه فرار راحت از مسئولیت پذیری را فراهم می کند. اگر مشکلات بسیار بزرگ هستند. بنابراین، اگر با کسی سر و کار دارید که مرتباً چیزها را نامتناسب می کند، آن را یک پرچم قرمز در نظر بگیرید.
5- کینه ای هستد
نگه داشتن اشتباهات گذشته مانند سگی با استخوان یکی دیگر از نشانه های کلاسیک کسی است که مدام نقش قربانی را بازی می کند. فرقی نمیکند مربوط به سالها پیش باشد یا بحثی اخیر، آنها از رها کردن خودداری میکنند. در واقع، آنها در هر فرصتی آن را مطرح می کنند و از آن به عنوان شاهدی بر قربانی بودن خود استفاده می کنند. مشکل این است که آنها را از حرکت به جلو باز می دارد. آن ها به جای اینکه از تجربیات خود درس بگیرند و رشد کنند، در گذشته گیر کرده و از نارضایتی های خود مراقبت می کنند.
6- اعتماد به نفس ندارند
در قلب ذهنیت قربانی آن ها اغلب کمبود عمیق اعتماد به نفس نهفته است. گفتنش ناراحت کننده است، اما آن ها به توانایی خود برای غلبه بر موانع یا ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود اعتقاد ندارند. درعوض، آنها خود را درمانده می بینند و در شرایطی که خارج از کنترل آنهاست، می بینند. این می تواند واقعاً دلخراش باشد، زیرا منجر به چرخه ای از خودشکستگی و منفی بافی می شود. کمک به کسی که از این چرخه رهایی یابد می تواند یک کار چالش برانگیز باشد. اغلب شامل ایجاد عزت نفس و کمک به آنها در شناخت نقاط قوت و قابلیت های خود می شود.
7- بدبین هستند
این جهان بینی مربوط به کسی است که مدام نقش قربانی را بازی می کند – همه چیز از دریچه بدبینی دیده می شود. آنها انتظار بدترین ها را دارند و به ندرت ناامید می شوند. اگر با کسی سر و کار دارید که همیشه انتظار بدترین ها را دارد و روی جنبه های منفی هر موقعیتی تمرکز می کند، احتمالاً او نقش قربانی را بازی می کند. تغییر طرز فکر آسانی نیست، اما با صبر و درک، غیرممکن نیست.
8) آنها اغلب منزوی هستند
افرادی که به طور معمول نقش قربانی را بازی می کنند اغلب خود را از دیگران جدا می یابند. منفی نگری مداوم و امتناع آنها از مسئولیت پذیری می تواند برای مقابله با آنها خسته کننده باشد و باعث شود دوستان و خانواده به تدریج از خود فاصله بگیرند. این انزوا سپس می تواند به ذهنیت قربانی آنها وارد شود، زیرا آنها کناره گیری افراد را دلیل دیگری بر قربانی بودن خود می دانند. این یک چرخه معیوب است که خروج از آن بسیار دشوار است.
9- کمک یا راه حل را رد می کنند
گویاترین نشانه فردی که در ذهنیت قربانی گیر کرده است این است که آن ها از کمک یا راه حل امتناع می ورزند، حتی زمانی که در یک بشقاب نقره ای به آنها پیشنهاد می شود. بازی در نقش قربانی اغلب برای این افراد هدفی را به دنبال دارد. این می تواند توجه، همدردی یا راهی برای اجتناب از مسئولیت باشد. به هر دلیلی، پذیرش کمک یا تلاش برای راه حل این پویایی را مختل می کند. بنابراین در برابر آن مقاومت می کنند.
سخن آخر
مهم است که به یاد داشته باشید که پشت این ذهنیت قربانی اغلب شخصی نهفته است که با ناامنیها، اعتماد به نفس پایین یا آسیبهای حلنشده خود دست و پنجه نرم میکند. ایفای دائمی نقش قربانی معمولاً یک انتخاب آگاهانه نیست، بلکه یک مکانیسم دفاعی است که در طول زمان آموخته شده است. شاید بهترین کار این باشد که کنار بروید، از آرامش خود محافظت کنید و اطراف خود را با افرادی همفکر که انرژی شما را تخلیه نمی کنند، احاطه کنید.